الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



‌بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد. انبیاء ۱۰۵

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده (سلام الله علیها)

تفسیر صفحۀ ۵۰ قرآن کریم - سورۀ آل عمران - آیۀ ۱ - تفسیر نور:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * الم» الف لام میم
نکته‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۱:

در جلد اوّل تفسیر، دربارۀ آیۀ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» گفته شد که از جایگاه خاصّی برخوردار و خود آیه‌ای مستقل است.

گفتن آن در اوّل هر کار سفارش شده و تکرار آن در ابتدای هر سوره، نشانۀ اهمیّت آن است.

«بِسْمِ اللَّهِ» مخصوص اسلام نیست و پیامبران دیگر نیز این آیه را با همین عبارت به کار برده‌‏اند.

اینکه «بِسْمِ اللَّهِ» با حرف «باء» شروع شده که به‌معنای استمداد و کمک‏‌خواهی است، نشانۀ آن است که بدون خواست و ارادۀ او هیچ کاری صورت نمی‌گیرد.

استعانت از خدا، یعنی کمک گرفتن از تمام صفات او. او رحمن و رحیم است و چشم امید ما به رحمت اوست، رحمتی گسترده و عمومی برای این جهان و آن جهان.

آری! دیگران یا رحم ندارند و یا رحمشان محدود به افراد خاص و یا زمان و مکان خاصّی است و هدفشان از رحم کردن بازگشت آن است، نظیر علفی که به حیوان یا دانه‌‏ای که به مرغ می‌دهند تا از او بهره‌مند شوند.

رحمتی گسترده و ابدی برای همه، بدون قصد بازگشت مخصوص خداوند است.

پس از چنین خدای رحمن و رحیمی استمداد کنیم و بگوییم: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»

چنانکه در سورۀ بقره ذکر شد «الم» از حروف مقطعه است. شاید مشهورترین و بهترین نظر دربارۀ حروف مقطعه همین باشد که بگوییم رمزی است میان خدا و پیامبرش.

و یا اعلام این موضوع باشد که قرآن، کلام الهی نیز از همین حروف الفبا تألیف یافته، ولی با این حال معجزه است. اگر شما هم می‌‏توانید از همین حروف، کتابی هم چون قرآن بیاورید. همان‏‌گونه که قدرت الهی از خاک، انسان می‌‏آفریند ولی بشر از خاک، سفال و آجر و کوزه می‌سازد. این تفاوت قدرت الهی با قدرت بشری است.

امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: «الم» در اوّل سورۀ آل عمران، رمز این جمله است: «انا اللَّه المجید» یعنی منم خدای مجید. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۰۹»

حروف مقطّعه «الم» در ابتدای شش سوره بقره، آل عمران، عنکبوت، روم، لقمان و سجده آمده است.
تفسیر صفحۀ ۵۰ قرآن کریم - سورۀ آل عمران - آیۀ ۲ - تفسیر نور:

«اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ» خداوند که معبودی جز او نیست، زنده و پاینده است.
نکته‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۲:

«الْقَیُّومُ» به کسی گفته می‌‏شود که خود به دیگری تکیه نداشته باشد، ولی دیگران به او تکیه دارند و یا قوام‌بخش همه چیز است.

خداوند در آفریدن، تدبیر و تسلّط کامل دارد. عوامل و اسباب مادّی وسیلۀ پیدایش می‌‏شوند، ولی مستقل نیستند و سبب بودنشان از خودشان نیست.

موجودات دیگر، علم، حیات و قدرت مستقلّی ندارند. تنها او زنده‌‏ای است که زندگی هر موجود زنده وابسته به اوست.

در دعای جوشن کبیر می‌‏خوانیم: او قبل از هر زنده‌‏ای زنده و بعد از هر زنده‏‌ای زنده است. هیچ زنده‌‏ای شریک او نیست و به کسی نیاز ندارد. جان همۀ زنده‌ها و رزق آنها به دست اوست. او زنده‌ای است که زنده بودن خود را از کسی ارث نبرده است.
پیام‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۲:

۱. توحید، سرلوحۀ کتب آسمانی است. «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ»

۲. شرط معبود شدن، داشتن کمالات ذاتی است و تنها خداوند است که قائم به ذات خویش و بی‌‏نیاز مطلق است. «الْحَیُّ الْقَیُّومُ»
تفسیر صفحۀ ۵۰ قرآن کریم - سورۀ آل عمران - آیۀ ۳ - تفسیر نور:

«نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ» او کتاب را به حقّ بر تو نازل کرد، که تصدیق‌کنندۀ کتاب‏‌های پیشین است و (او بود که) تورات و انجیل را فرو فرستاد.
نکته‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۳:

کلمۀ «تورات»، در زبان عِبری به‌معنای شریعت و قانون است.

تورات کنونی دارای پنج بخش به نام‌‌های:

۱. سِفر پیدایش؛

۲. سِفر خروج؛

۳. سِفر لاویان؛

۴. سِفر اعداد؛

۵. سِفر تثنیه می‌‏باشد.

از آنجایی که در تورات شرح وفات و دفن حضرت موسی علیه‌السّلام مطرح شده، معلوم می‌‌شود که این مطالب بعد از حضرت موسی جمع‌آوری شده است.

کلمۀ «انجیل»، ریشۀ یونانی دارد و به‌معنای بشارت است.

انجیل نام کتاب مسیحیان است و قرآن هر کجا از آن نام برده، به صورت مفرد بیان کرده است، ولی امروزه در میان مسیحیان اناجیل متعدّد وجود دارد که همه پس از حضرت عیسی علیه‌السّلام و به دست یاران و پیروان او نوشته شده‌اند.

این اناجیل که به نام خود آنان معروف است، عبارتند از:

۱. انجیل مَتّی؛

۲. انجیل مرقس؛

۳. انجیل لوقا؛

۴. انجیل یوحنّا.
پیام‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۳:

۱. آمدن کتب آسمانی، جلوه‌‏ای از قیّومیّت خداست. «الْقَیُّومُ نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ»

۲. نزول قرآن بر پیامبر، مربوط به شخصیّت او و تکریم خداوند از اوست. «نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ» کلمه «عَلَیْکَ» مقدّم بر کلمه «الْکِتابَ» است.

۳. قرآن از هر گونه باطلی مصونیّت داشته و منطبق با حقیقت است. «بِالْحَقِّ»

۴. کتاب‏‌های آسمانی انبیا، مؤیّد یکدیگرند. «مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ»

۵. تصدیق کتب آسمانی پیشین، عاملی برای وحدت خداپرستان و یکی از شیوه‌‏های دعوت دیگران است. «مُصَدِّقاً»

۶. تصدیق قرآن نسبت به تورات و انجیل، حقّی بزرگ بر ادیان سابق است؛ وگرنه با خرافاتی که وارد تورات و انجیل شده، آسمانی بودن آنها به کلّی فراموش می‌‏شد. «مُصَدِّقاً»

۷. با آنکه مراحل تربیت الهی، ابزار و دستور‌العمل‌‏های آن در هر زمان و شرایط متفاوت بوده‌‏اند، ولی از آهنگ تکاملی و وحدت در هدف برخوردارند. «مُصَدِّقاً»
تفسیر صفحۀ ۵۰ قرآن کریم - سورۀ آل عمران - آیۀ ۴ - تفسیر نور:

«مِنْ قَبْلُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقانَ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقامٍ» او پیش از این (تورات و انجیل را) برای هدایت مردم (فرو فرستاد) و اینک فرقان را (که وسیلۀ تمیز حقّ از باطل است) نازل کرد، البتّه برای کسانی که به آیات الهی کفر ورزند، عذاب شدیدی است و خداوند شکست‌ناپذیر صاحب انتقام است.
نکته‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۴:

یکی از نام‌‏های قرآن، فرقان است.

فرقان، یعنی آنچه مایۀ افتراق، جدایی و فرق گذاشتن است.

از آنجا که راه تشخیص حق از باطل، در همۀ امور قرآن می‌باشد، لذا به آن فرقان گفته شده است.

عذاب شدید مخصوص آخرت نیست. در این آیه نفرموده که عذاب کفّار مربوط به آخرت است؛ زیرا گاهی سرگرمی و حرص بر اندوختن مال و غفلت از خداوند و معنویات خود عذاب است.

در آیه ۸۵ سورۀ توبه می‌‏فرماید: خداوند به گروهی مال و اولاد می‌‏دهد تا بدان‌‏ها عذابشان کند.

امام صادق علیه‌السّلام دربارۀ «أَنْزَلَ الْفُرْقانَ» فرمودند: هر امر محکم، فرقان است و کتاب در «أَنْزَلَ الْکِتابَ»، مجموع قرآن است. «تفسیر عیّاشی، ج ۱، ص ۱۶۲»
پیام‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۴:

۱. هدایت مردم، یک سنّت همیشگی الهی بوده است. «مِنْ قَبْلُ»

۲. مخاطب کتب آسمانی، عموم مردم هستند، نه قبیله و نژاد خاص. «لِلنَّاسِ»

۳. قرآن، وسیلۀ شناخت حقّ از باطل است. «وَ أَنْزَلَ الْفُرْقانَ»

۴. هر کجا میان سلیقه‌ها، افکار و عقاید به هر نحو دچار تحیّر شدیم، حرف آخر از آن قرآن است. (حتّی اگر در میان روایات نیز دچار حیرت شدیم، باید به حدیثی توجّه کنیم که مطابق با قرآن باشد.) «الْفُرْقانَ»

۵. بعد از نزول آن همه کتاب و اسباب هدایت، جزای شخص لجوج عذاب شدید است. «عَذابٌ شَدِیدٌ»

۶. عذاب الهی، پس از اتمام حجّت بر مردم است. «هُدیً لِلنَّاسِ الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ»

۷. این آیه مایۀ دلگرمی و تسلیت خاطر پیامبر و مؤمنان است که خداوند به حساب کفّارسرسخت می‌‌رسد. «عَزِیزٌ ذُو انْتِقامٍ»

۸. سرچشمۀ کیفر و انتقام او، عملکرد ماست، وگرنه او عزیزی است که هیچ کمبودی ندارد. «عَزِیزٌ ذُو انْتِقامٍ»

۹. کفر مردم در خداوند اثری ندارد. «کَفَرُوا»، «وَ اللَّهُ عَزِیزٌ»
تفسیر صفحۀ ۵۰ قرآن کریم - سورۀ آل عمران - آیۀ ۵ - تفسیر نور:

«إِنَّ اللَّهَ لا یَخْفی‏ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ» همانا هیچ‌چیز، نه در زمین و نه در آسمان، بر خداوند پوشیده نمی‏‌ماند.
نکته‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۵:

در چند آیۀ قبل، سخن از قیّوم بودن خداوند بود. در این آیه، آشکار بودن همه چیز برای او مطرح شده، که جلوه ‏ای از قیّومیّت اوست.
پیام‌های سوره آل عمران - آیۀ ۵:

۱. خداوند بر همه‌چیز آگاه است. ما و همۀ هستی هر لحظه در محضر خدا هستیم، در محضر او گناه نکنیم. با توجّه به آیۀ قبل، استفاده می‌‌شود که کفر و معصیتِ هیچ‌کس بر خدا پوشیده نیست. «کَفَرُوا»، «لا یَخْفی‏ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ»

۲. تعدّد افراد، تعدّد اعمال، تعدّد مکان‌ها و زمان‌‏ها هیچ‌کدام مسأله‌‏ای را بر خداوند پنهان نمی‌‏سازد. «فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ»
تفسیر صفحۀ ۵۰ قرآن کریم - سورۀ آل عمران - آیۀ ۶ - تفسیر نور:

«هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِ کَیْفَ یَشاءُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» او کسی است که شما را آن‌گونه که می‏‌خواهد در رحم‌ها صورت می‏‌دهد. جز او که مقتدر حکیم است، معبودی نیست.
نکته‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۶:

شکل‏‌گیری جنین در رحم، نشانۀ دیگری از قیّوم بودن خداوند است که در آیات قبل خواندیم.

موضوع صورت‏‌گیری انسان در رحم مادر، در میان دو آیۀ نزول کتاب آمده است؛ شاید رمز این باشد که خدایی که در رحم مادر به شما سر و سامان می‌‌دهد، با تشریع قوانین الهی و ارسال کتب آسمانی، به رشد آینده و ابدی شما نیز سامان می‌‏بخشد.

تأثیر هر یک از عوامل وراثتی، بهداشتی، غذایی و یا روانی در شکل‌گیری صورت و جسم افراد نیز از سنّت‌‏های الهی و در مدار قدرت و تدبیر و حکمت اوست.
پیام‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۶:

۱. منشأ تکوین و تشریع یکی است. آنکه برای هدایت شما کتاب فرستاده، همان است که شما را آفریده است. «هُدیً لِلنَّاسِ»، «یُصَوِّرُکُمْ»

۲. صورت‌‏گری انسان در رحم مادر، تنها به دست اوست. «هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ»

۳. اکنون که صورت‏‌بندی‌‏ها به دست اوست، یکدیگر را به خاطر شکل و قیافه سرزنش نکنیم. «هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ»

۴. قدرت‌نمایی او محدود به مکان و زمان خاصّی نیست. «یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِ»

۵. تفکّر در آفرینش خود، عامل ایمان به خداوند است. «یُصَوِّرُکُمْ»، «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ»

۶. گرچه خداوند به هر کاری قادر است «کَیْفَ یَشاءُ» ولی کاری بر خلاف حکمت نمی‌کند. «هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»

۷. صورت‌‏های گوناگون افراد بشر، نشانۀ قدرت و حکمت اوست. «یُصَوِّرُکُمْ» «الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»
تفسیر صفحۀ ۵۰ قرآن کریم - سورۀ آل عمران - آیۀ ۷ - تفسیر نور:

«هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ» او کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرد. بخشی از آن، آیات محکم (روشن و صریح) است که اصل و اساس این کتاب را تشکیل می‏‌دهد. (و هرگونه ابهامی در آیات دیگر، با مراجعه به این محکمات روشن می‌‏شود) و بخشی از آن، آیات متشابه است (که احتمالات مختلفی در معنای آیه می‏‌رود، ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها روشن می‌‏شود.)

امّا کسانی که در دلهایشان انحراف است، به جهت ایجاد فتنه (و گمراه کردن مردم) و نیز به جهت تفسیر آیه به دلخواه خود، به سراغ آیات متشابه می‌‏روند، درحالی‌که تفسیر این آیات را جز خداوند و راسخان در علم نمی‌‏دانند. آنان که می‌‌گویند: ما به آن ایمان آورده‌ایم همۀ آیات از طرف پروردگار ماست (خواه محکم باشد یا متشابه) و جز خردمندان پند نگیرند.
نکته‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۷:
قرآن در یک آیه، همۀ آیات را محکم و در جای دیگر همۀ آیات را متشابه و در آیه‌ای بعضی را محکم و بعضی را متشابه معرّفی فرموده، علت چیست؟

قرآن در یک‌جا همۀ آیات خود را محکم دانسته و فرموده: «کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ» «هود، ۱» و در جای دیگر همه را متشابه دانسته و فرموده: «کِتاباً مُتَشابِهاً» «زمر، ۲۳» ولی در این آیه بعضی را محکم و بعضی را متشابه معرّفی نموده است، مسأله چیست؟

پاسخ: آنجا که فرمود: تمام آیاتِ قرآن محکم است، یعنی سخن سست و بی‌اساس در هیچ آیه‌ای نیست و آنجا که فرمود: همۀ آیات متشابه هستند، یعنی سیستم و آهنگ آیات قرآن، هماهنگ، یک نواخت و شبیه به هم است.

اما با این حال، از نظر فهم مردم همۀ آیات یکسان نیستند، بعضی صریح و روشن و همه‌کس‌فهم، ولی بعضی دارای معانی بلند و پیچیده‌‏اند که همین امر موجب شبهه و اشتباه آنان می‌‏گردد.
چرا در قرآن آیات متشابه به کار رفته است؟

پاسخ: اوّلًا: وجود آیات متشابه زمینۀ فکر و تدبّر در آیات است؛

ثانیاً: موجب رجوع مردم به رهبران آسمانی می‌‏شود. آری، اگر همۀ درس آسان باشد، شاگرد احساس نیاز به استاد نمی‌‏کند؛

ثالثاً: متشابهات وسیلۀ آزمایش مردم است. گروهی کژاندیش، از لابه‌لای آنها به سراغ اهداف شوم خود می‌روند و گروهی اندیشمند، به فرمودۀ امام رضا علیه‌السّلام با مراجعه به محکمات، معنای صحیح آیات را کشف می‌‏نمایند. «من ردّ متشابه القرآن الی محکمه هدی الی صراط مستقم» «بحار، ج ۲، ص ۱۸۵»
سؤال: نمونۀ آیات متشابه کدام است؟

پاسخ: در قرآن می‌‏خوانیم: «إِلی‏ رَبِّها ناظِرَةٌ» «قیامه، ۲۳» در قیامت، چشم‏‌ها به پروردگارشان می‌نگرند. چون عقل سلیم، جسم بودن را برای خداوند محال می‌‏داند

و در آیات دیگر قرآن نیز می‌‏خوانیم: «لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ» «انعام، ۱۰۳» چشم‌ها او را درک نمی‌کنند،

لذا می‌‏فهمیم که مراد از نگاه به پروردگار، نگاه به لطف و پاداش او در قیامت است.

همچنین مراد از «دست خدا» در آیۀ «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ» قدرت اوست،

چنان‌که در فارسی نیز می‌‌گوییم: فلانی در فلان شهر یا اداره دست دارد، یعنی قدرت دارد. وگرنه خداوند که جسم نیست تا دست و پا داشته باشد.

قرآن نیز می‌‏فرماید: «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ» «شورا، ۱۱» او همانندی ندارد.

این گونه آیات، سبب انحراف ساده‌اندیشانی شده که به آیات دیگر توجّه ندارند و از مفسّران واقعی یعنی اهل بیت پیامبر علیهم‌السّلام جدا افتاده‌‏اند و شاید به جهت همین خطرات باشد که قرآن، خود به ما سفارش نموده است هنگام قرائت قرآن از شرّ شیطان به خداوند پناه ببرید. «فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ» «نحل، ۹۸»
تأویل قرآن به چه معناست؟

پاسخ: مراد از تأویل، اهداف و معارف و اسرار پشت پرده‌‏ای است که بعد روشن می‌‏شود.

نظیر تعبیر خوابی که حضرت یوسف دید و بعد روشن شد و یا اسراری که در شکستن کشتی توسط خضر و موسی بود که بعد روشن شد.

در روایات می‌‏خوانیم: آیات ناسخ، از محکمات و آیات منسوخ از متشابهات قرآن است و ائمۀ معصومین علیهم‌السّلام مصداق بارز راسخون در علم هستند. «تفسیر نورالثقلین»

همچنان‌که خروج‌کنندگان بر حاکم اسلامی، کج‌اندیشانی هستند که به دنبال آیات متشابه می‌‏روند. «تفسیر درّالمنثور، ج ۲، ص ۱۴۸»

حضرت علی علیه‌السّلام در نهج‌البلاغه «نهج‌البلاغه، خطبه ۹۱» از راسخان در علم ستایش می‌‏کند. آنان که به عجز علمی خود اعتراف دارند و از تعمّق در چیزی که ضرورتی ندارد دست باز می‌‏دارند.
پیام‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۷:

۱. هر کس همۀ آیات را نمی‌فهمد. «وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ»

۲. قلب‏‌های منحرف، منشأ فساد و فتنه است. «فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ»

۳. فتنه، تنها آشوب نظامی و فیزیکی نیست، تفسیر به رأی و تحریفِ فرهنگ و معانی آیات، نیز فتنه است. «ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ»

۴. گاهی حق دستاویز باطل می‌‏شود. «ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ»

۵. هدف نهایی و مقصد اعلای آیات الهی را تنها خدا و راسخان در علم می‌‏دانند. «وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»

۶. نام راسخان در علم در کنار نام مقدّس خداوند آمده و مقامشان بعد از مقام الهی است. «وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»

۷. علم، درجاتی دارد که بالاترین آن آشنا شدن به تأویل و رسیدن به هدف نهایی است. «وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»

۸. عالمان واقعی بی‌تکبّرند. «وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ»

۹. گرایش به باطل، مانع از رسوخ علم است. «الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» در برابر «فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ» قرار داده شده است.

۱۰. هر چه را نمی‌‏فهمیم انکار نکنیم. «کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا»

۱۱. نزول آیات محکم و متشابه، در مسیر تربیت است. «کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا»
تفسیر صفحۀ ۵۰ قرآن کریم - سورۀ آل عمران - آیۀ ۸ - تفسیر نور:

«رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ» (راسخان در علم می‌‌گویند:) پروردگارا! پس از آن که ما را هدایت کردی، دل‌های ما را به باطل مایل مگردان و از سوی خود ما را رحمتی ببخش. به راستی که تو خود بسیار بخشنده‌ای.
پیام‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۸:

۱. به علم و دانش خود مغرور نشویم، از خداوند هدایت بخواهیم. «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا...»

۲. نشانۀ علم واقعی و رسوخ در علم، توجّه به خدا و استمداد از اوست. «إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»، «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا»

۳. محور هدایت و گمراهی، قلب و افکار انسانی است. «لا تُزِغْ قُلُوبَنا»

۴. در خط قرار گرفتن خیلی مهم نیست؛ از خط خارج نشدن بسیار اهمیّت دارد. «بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا...»

۵. هدیه و هبۀ دائمی و بی‌منّت، مخصوص اوست. «إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»
تفسیر صفحۀ ۵۰ قرآن کریم - سورۀ آل عمران - آیۀ ۹ - تفسیر نور:

«رَبَّنا إِنَّکَ جامِعُ النَّاسِ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ» (راسخان علم در ادامه دعا گویند:) پروردگارا! همانا تو مردم را برای روزی که در آن شکی نیست گرد آوری. همانا خداوند وعدۀ خود را تخلّف نمی‌‏کند.
نکته‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۹:

کسی که به قیامت ایمان دارد «لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ» نگران بد عاقبت شدن خود می‌شود و از خداوند استمداد می‌کند.

منشأ خُلف وعده، غفلت، عجز، ترس، جهل و یا پشیمانی است که هیچ‌کدام از اینها در ذات مقدّس الهی راه ندارد. «لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ»
پیام‌های سورۀ آل عمران - آیۀ ۹:

۱. راسخان در علم، به آینده و قیامت چشم دوخته‏‌اند. «إِنَّکَ جامِعُ النَّاسِ لِیَوْمٍ...»

۲. توجّه به حالات روحی در دنیا «لا تُزِغْ قُلُوبَنا» و پاسخگویی به اعمال در آخرت، نشانۀ دانشمندان واقعی است. «لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ»

۳. روز قیامت، هم روز جمع است که مردم یک‌جا برای حسابرسی جمع می‏‌شوند «جامِعُ النَّاسِ» و هم روز فصل است که بعد از محاکمه، هر یک جداگانه به جایگاه خود می‌‏روند. «إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ کانَ مِیقاتاً» «نبأ، ۱۷»

۴. راسخان در علم به قیامت یقین دارند، «لا رَیْبَ فِیهِ» چون به وفای خداوند یقین دارند. «لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ»

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۱۶۴

قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۱۶۴﴾

۱۶۴ - بگو آيا غير خدا، پروردگارى بطلبم در حالى كه او پروردگار همه چيز است ، و هيچكس جز براى خود عملى انجام نمى دهد و هيچ گنهكارى گناه ديگرى را متحمل نمى شود سپس بازگشت شما به سوى پروردگارتان است و شما را به آنچه در آن اختلاف داشتيد خبر خواهد داد.

Say: 'Should I seek a lord other than Allah, who is the Lord of all things? Every soul earns only to its account no soul shall bear another's burden. Then to your Lord you shall be returned, and He will inform you about that in which you differed. ' (164)

تفسیر
تاكيدهاى پى درپى و استدلالات گوناگون كه در اين سوره در زمينه
توحيد و مبارزه با شرك شده است چقدر حائز اهميت است .
در اين آيه از طريق ديگرى منطق مشركان را مورد انتقاد قرار مى دهد و مى گويد به آنها بگو و از آنها بپرس آيا سزاوار است غير از خداوند يگانه را پروردگار خود بدانم ، در حالى كه او مالك و مربى و پروردگار همه چيز است و حكم و فرمان او در تمام ذرات اين جهان جارى است ؟! (قل اغير الله ابغى ربا و هو رب كل شى ء).
سپس به جمعى از مشركان كوتاه فكر كه خدمت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) رسيدند و گفتند: اتبعنا و علينا وزرك ان كان خطا!: تو از آئين ما پيروى كن ، اگر بر خطا باشد، گناه تو به گردن ما پاسخ مى گويد:
هيچكسى جز براى خود عملى انجام نمى دهد و هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را به دوش نمى كشد (و لا تكسب كل نفس الا عليها و لا تزر وازرة وزر اخرى ).
و سرانجام ، همه شما به سوى خدا باز مى گرديد، و شما را به آنچه در آن اختلاف داشتيد آگاه مى سازد (ثم الى ربكم مرجعكم فينبئكم بما كنتم فيه تختلفون ).

نكته ها
در اينجا به دو نكته بايد توجه كرد:

1 - گاهى بار گناه دگران را بر دوش مى كشيم !
گاهى ممكن است تو هم شود كه آيه فوق كه دو اصل مسلم منطقى را كه در تمام اديان وجود داشته است بيان مى كند (يعنى هيچكس ‍ جز براى خود عملى انجام نمى دهد و هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را به دوش نمى كشد) با پاره اى از آيات ديگر قرآن و بعضى از روايات تطبيق نمى كند، زيرا مثلا در سوره نحل
آيه 25 مى خوانيم : ليحملوا أ وزارهم كاملة يوم القيامة و من اوزار الذين يضلونهم بغير علم آنها در روز رستاخيز بار سنگين گناهان خويش را بايد بر دوش بكشند، و همچنين بار گناهان كسانى را كه با بى خبرى و جهل خود گمراه ساختند.
اگر هيچكس بار گناه ديگرى را به دوش نمى كشد، چگونه اين گمراه كنندگان بار گناهان گمراه شدگان را نيز بر دوش مى كشند؟
احاديث مربوط به سنت حسنه و سنت سيئه كه از طرق شيعه و اهل تسنن وارد شده است ، و مضمون آنها اين است : اگر كسى سنت خوبى بر جاى نهد پاداش تمام كسانى را كه به آن عمل مى كنند خواهد داشت (بدون آنكه از پاداش خود آنها كاسته شود) و همچنين كسى كه سنت بدى را بر جاى نهد گناه كسانى كه به آن عمل كنند، براى او نوشته مى شود (بى آنكه از گناهان آنها چيزى كاسته گردد) قال رسول الله (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) من سن سنة حسنة كان له اجر من عمل بها من غير ان ينقص من اجورهم شى ء و من سن سنة سيئة كان عليه وزر من عمل بها من غير ان ينقص من اوزارهم شى ء) نيز با مفهوم آيه مورد بحث سازگار نيست .
ولى پاسخ اين ايراد روشن است ، زيرا آيه مورد بحث مى گويد: بى جهت و بدون ارتباط، گناه كسى را بر ديگرى نمى نويسند، ولى آيات و رواياتى كه اشاره شد مى گويد اگر انسان بنيانگزار عمل نيك و بد ديگرى باشد، و به اصطلاح از طريق تسبيب در انجام آن عمل دخالت داشته باشد، در نتائج آن شريك خواهد بود و در حقيقت عمل خود او محسوب مى شود، زيرا پايه و اساس آن ، به دست وى گذارده شده است.

۲-آيا اعمال نيك ديگران براى ما مفيد است ؟
تو هم ديگرى كه از آيه مورد بحث ممكن است بشود، اين است كه آيه مى گويد عمل هر كس تنها بدرد خود او مى خورد بنابراين كارهاى خيرى كه به عنوان نيابت يا هديه كردن ثواب براى اموات و مردگان و حتى گاهى براى افراد زنده انجام مى گيرد، نمى تواند مفيد به حال آنها بوده باشد، در حالى كه در روايات فراوانى كه از طرق شيعه و اهل تسنن از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) يا امامان اهلبيت به ما رسيده مى خوانيم كه اين گونه اعمال گاهى مفيد و سودمند است ، نه تنها عمل فرزند براى پدر و مادر بلكه براى ديگران نيز هم نتيجه بخش است .
به علاوه مى دانيم پاداش اعمال بستگى به اثراتى دارد كه از انجام كار خير در روح و جان انسان به جاى مى ماند و در تكامل و ترقى او مؤ ثر است ، اما كسى كه هيچ كار نيكى انجام نداده و حتى در مقدمات آن نيز دخالت نداشته است چگونه ممكن است آن اثر روحى و معنوى را پيدا كند؟
بعضى اين ايراد را بسيار با آب و تاب تعقيب مى كنند، و نه تنها افراد عادى بلكه پارهاى از نويسندگان و مفسران مانند نويسنده المنار نيز تحت تاثير آن قرار گرفته تا آنجا كه بسيارى از احاديث و روايات مسلم را به دست فراموشى سپرده اند، ولى با توجه به دو نكته پاسخ اين گونه ايرادها روشن مى گردد.
1 - درست است كه عمل هر كس باعث تكامل خود اوست ، و فلسفه ها و نتائج و آثار واقعى اعمال نيك تنها عائد انجام دهنده آن عمل مى شود، همانطور كه ورزش و تعليم و تربيت هر كس باعث تقويت و تكامل جسم و جان خود او است .
ولى هنگامى كه كسى براى ديگرى عمل نيكى انجام مى دهد، حتما به خاطر امتياز و صفت نيكى است كه در او بوده ، يا مربى خوبى بوده و يا شاگرد
خوبى ، يا دوست باصفائى بوده و يا همسايه باوفا، و يا عالم خدمتگزار و يا مؤ من با حقيقتى بوده است و به هر حال حد اقل نقطه روشنى در زندگى او وجود داشته كه همان يك نقطه ، جلب توجه ديگران را كرده و سبب شده كه اعمال خيرى براى او انجام دهند، بنابراين او در واقع نتيجه همان امتياز و صفت برجسته و نقطه درخشان زندگى خود را مى گيرد، و به اين ترتيب معمولا انجام عمل خير ديگران براى او نيز پرتوى از عمل يا نيت خير خود او است .
2 - پاداشهائى كه خداوند به افراد مى دهد بر دو گونه است : پاداشهائى كه متناسب وضع تكامل روحى و شايستگى افراد است يعنى به خاطر انجام اعمال نيك ، روح و جان آنها آنقدر اوج مى گيرد و ترقى مى كند كه شايستگى زندگى در عوالم بهتر و بالاتر را پيدا مى كنند، و با بال و پرى كه از عقيده و اعمال نيك فراهم ساخته اند بر اوج آسمان سعادت پرواز مى نمايند، مسلما اينگونه آثار مخصوص شخص عمل كننده است و قابل واگذارى به ديگرى نيست .
ولى از آنجا كه هر كار نيكى اطاعت فرمان خدا است ، و شخص مطيع و فرمانبردار در برابر اطاعتى كه كرده استحقاق پاداشى دارد مى تواند اين پاداش را به ميل خود به ديگرى هديه كند.
درست مثل اينكه استادى در يك رشته مهم و سازنده علمى در دانشگاه تدريس مى كند، شك نيست كه او با تدريس خود دو گونه نتيجه مى گيرد، هم در پرتو تدريس ، در جنبه هاى علمى كاملتر و قويتر مى شود، و هم حقوقى دريافت مى كند، نتيجه اول را بدون شك نمى تواند به ديگرى اهداء كند و مخصوص خود اوست اما نتيجه دوم را مى تواند به افراد مورد علاقه اش هديه كند.
هديه كردن ثواب اعمال در مورد اموات و گاهى در مورد زندگان نيز همين گونه است و به اين ترتيب هر گونه ابهام از احاديثى كه در اين زمينه وارد
شده مرتفع مى گردد.
ولى بايد توجه داشت كه پاداشهائى كه از اين طريق به افراد مى رسد، نمى تواند تمام سعادت آنها را تامين كند، بلكه آثار كمترى خواهند داشت ، و پايه اصلى نجات انسان همان ايمان و عمل خود اوست .

امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
مَوتٌ فی عِزٍّ خَیرٌ مِن حَیاةٍ فی ذُلٍّ؛
مرگ با عزّت، بهتر از زندگی ذلیلانه است.مناقب، ج4، ص 68

حدیث عزت (سخنان امام حسین ع)

احادیث امام حسین علیه‌ السلام

حضرت آیت الله امام خامنه‌ای:

مبارزه برای استنقاذ سرزمین فلسطین، باید معنای حقیقی مبارزه را داشته باشد. مبارزه، نقطه‌ی مقابل سازش است. در این مسأله، ‌سازش خیانت و مبارزه وظیفه است. هیچ‌کس سازش را به حساب مبارزه نگذارد‌ ...

‌۱۳۶۹/۰۹/۱۳



حضرت آیت الله امام خامنه‌ای:
بیداری دائمی در مقابل دشمن
اگر دشمن معاند بیداری در مقابل ماست، ما باید لحظه‌به‌لحظه بیداری خود را حفظ کنیم. یک لحظه غفلت، روا نیست. امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام) فرمود: «و من نام لم ینم عنه». اگر شما غفلت کردید، دیگران از شما غفلت نمی‌کنند؛ مواظب باشید ...۱۳۶۹/۰۹/۱۴

 حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرت‌های عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین

لحظه‌شناسی / بصیرت / موقع‌شناسی/درک حساسیت لحظه/عمل بهنگام/درک نیاز لحظه

لحظه‌شناسی | کوفه و توابین

حضرت آیت الله امام خامنه‌ای:

یک حرکت بجا، تاریخ را نجات میدهد؛ یک حرکت نابجا که ناشی از ترس و ضعف و دنیاطلبی و حرص به زنده ماندن است، تاریخ را در ورطه‌ی گمراهی میغلتاند.
در تاریخ «ابن اثیر» آمده است که گویی سی هزار نفر اطراف مسلم گرد آمده بودند. از این عدّه فقط چهار هزار نفر دوْرادوْر محلّ اقامت او ایستاده بودند و شمشیر به دست، به نفع مسلم بن عقیل شعار میدادند.
این وقایع، مربوط به روز نهم ذی الحجّه است. کاری که ابن زیاد کرد این بود که عده‌ای از خواص را وارد دسته‌های مردم کرد تا آنها را بترسانند. خواص هم در بین مردم میگشتند و میگفتند با چه کسی سر جنگ دارید؟! چرا میجنگید؟! اگر میخواهید در امان باشید، به خانه‌هایتان برگردید. اینها بنیامیه‌اند. پول و شمشیر و تازیانه دارند. چنان مردم را ترساندند و از گرد مسلم پراکندند که آن حضرت به وقت نماز عشا هیچ کس را همراه نداشت؛ هیچ‌کس!
آن گاه ابن زیاد به مسجد کوفه رفت و اعلان عمومی کرد که همه باید به مسجد بیایند و نماز عشایشان را به امامت من بخوانند!
تاریخ مینویسد: مسجد کوفه مملو از جمعیتی شد که پشت سر ابن زیاد به نماز عشا ایستاده بودند. چرا چنین شد؟

وقتی که عبیدالله بن زیاد به رؤسای قبایل کوفه گفت بروید و مردم را از دور مسلم پراکنده کنید وگرنه پدرتان را در میآورم چرا امر او را اطاعت کردند؟! رؤسای قبایل که همه‌شان اموی نبودند و از شام نیامده بودند! بعضی از آنها جزو نویسندگان نامه به امام حسین علیه‌السّلام بودند. شَبَثْ بن ربْعی یکی از آنها بود که به امام حسین علیه‌السّلام نامه نوشت و او را به کوفه دعوت کرد. همو، جزو کسانی است که وقتی عبیداللَّه گفت بروید مردم را از دور مسلم متفرّق کنید قدم پیش گذاشت و به تهدید و تطمیع و ترساندن اهالی کوفه پرداخت!
چرا چنین کاری کردند؟! اگر امثال شَبَثْ بن ربْعی در یک لحظه‌ی حسّاس، به جای این‌که از ابن زیاد بترسند، از خدا میترسیدند، تاریخ عوض میشد. گیرم که عوام متفرّق شدند؛ چرا خواصِ مؤمنی که دوْر مسلم بودند، از او دست کشیدند؟ بین اینها افرادی خوب و حسابی بودند که بعضیشان بعداً در کربلا شهید شدند؛ اما این‌جا، اشتباه کردند.
البته آنهایی که در کربلا شهید شدند، کفّاره‌ی اشتباهشان داده شد. درباره‌ی آنها بحثی نیست و اسمشان را هم نمیآوریم. اما کسانی از خواص، به کربلا هم نرفتند. نتوانستند بروند؛ توفیق پیدا نکردند و البته، بعد مجبور شدند جزو توّابین شوند. چه فایده؟! وقتی امام حسین علیه‌السّلام کشته شد؛ وقتی فرزند پیغمبر از دست رفت؛ وقتی فاجعه اتّفاق افتاد؛ وقتی حرکت تاریخ به سمت سراشیب آغاز شد، دیگرچه فایده؟! لذاست که در تاریخ، عدّه‌ی توّابین، چند برابر عدّه‌ی شهدای کربلاست. شهدای کربلا همه در یک روز کشته شدند؛ توّابین نیز همه در یک روز کشته شدند. اما اثری که توّابین در تاریخ گذاشتند، یک هزارم اثری که شهدای کربلا گذاشتند، نیست! به‌خاطر این‌که در وقت خود نیامدند. کار را در لحظه‌ی خود انجام ندادند. دیر تصمیم گرفتند و دیر تشخیص دادند.
۱۳۷۵/۰۳/۲۰

شهادت مظلومانه سالار شهیدان حضرت امام حسین(علیه السلام) و اصحاب مطهرشان تسلیت باد
اتاق فکر یهود = شهادت امام حسین(علیه السلام)
حضرت محمد(ص):  من از مکر یهود نسبت به فرزندانم حسن و حسین بیمناکم.
بحارالانوار ج ۴۳ ص ۳۱۳

شهادت مظلومانه سالار شهیدان حضرت امام حسین(علیه السلام) و اصحاب مطهرشان تسلیت باد

اتاق فکر یهود = شهادت امام حسین(ع)

امام علی(علیه السلام):

در نامه ۱۷ نهج البلاغه خطاب به معاویه، مویدی دیگر بر این مطلب است که بنی‌امیه هیچ نسبت خونی بابنی هاشم نداشته اصالتا رومی و اسراییلی تبار هستند...

۴ شخصیت یهودی تبار در شهادت امام حسین(علیه السلام) نقش داشتند
1- اشعث بن قیس 2- ثبت بن ربعی 3- حجار بن ابجر 4- حکیم بن طفیل

#سوریه امروز را ببینید: سوریه‌ی امروز فرزند سوریه ۱۲ سال قبل است؛ زمانی که نوجوانان و جوانانش به تحریک #آمریکا شعار #آزادی سر می‌دادند. ابتدا #داعش را بر خود مسلط کردند؛ سپس زیر لگدهای #جولانی قرار گرفتند؛ در حال انتقال به زیر سلطه #اسرائیل و #دروزی‌ها هستند و خدا می‌داند عاقبتشان چه می‌شود و آیا روز خوش و آرامش را خواهند دید یا خیر...
مرگ بر آمریکا...
#ترامپ گفته من مایلم که #ایران هم مثل سوریه با ما رفتار کند.
عاقبت اعتماد به دشمن و #تسلیم در برابر زورگو چیزی جز #ذلت و خواری ابدی نیست.
سلام #خدا بر #امام_خمینی ؛ سلام خدا بر #امام_خامنه‌ای ، سلام خدا بر#شهیدان و سلام خدا بر همه آزادگان بصیری که عزت را برای این سرزمین به سرنوشت محتوم مبدل کردند. اکنون ما هستیم و این #امانت بسیار سنگین ...
تا آخرین قطره خونمان از پرچم سرخ شهدای عزیزمان و نظام مقدس مقدس جمهوری اسلامی ایران دفاع می‌کنیم ...

https://imamhussain.org/persian/31418

عمرو بن قُرظة انصارى

 عَمرو بن قَرَظَة بن کعب خزرجی انصاری کوفی از شهدای کربلا. پدر او از اصحاب پیامبر(ص) و امام علی(ع) بود. برادر عمرو، در روز عاشورا در سپاه عمر سعد بود.

در گزیده‌ای از وصیت نامه شهید مدافع حرم لبنانی، «خضر عصام فنیش» آمده است: «خواهر عزیز... سخن بسیار است و فحوای همه یکی؛ پوشش و حجاب. خونم را فدایت کردم، جانم را به خاطر حجاب فدایت کردم و قبل از من هم هزاران شهید به خاطر حجاب جانشان را فدا کردند...»

شهید مدافع حرم شهید میثم نجفی

https://harimeharam.ir/category/14/1

شهید مدافع حرم شهید محمد مهدی فریدونی

صدای هل من ناصر از جانب شام شنیده می‌شود و گویا تاریخ همچنان تکرار شدنی است اما این بار کور خوانده‌اند. آن تعرضی که در کربلا به مولایم و اهل بیتش کردند این بار تکرار نخواهد شد و شیر جوانانی از اقصا نقاط کشورهای اسلامی از جمله ایران، پاکستان، افغانستان و ... جواب این بی‌حرمتی را کوبنده دادند و ان شاءالله به زودی ریشه این همه مشکلات که قطعاً اسرائیل غاصب و آمریکای جنایتکار است به دست مسلمانان قطع خواهد شد.

 بخشی از وصیت نامه شهید سید روح الله کاظمی شیخ شبانی:
شهادت: بیست و سوم اسفند ۱۳۶۶، با سمت فرمانده دسته در شاخ شمیران توسط نیرو‌های بعثی
ای مردم! همیشه و هر لحظه خداوند تبارک و تعالی را فراموش نکنید که اگر انسان همیشه و هر لحظه خدا را به یاد داشته باشد هیچ وقت گناه نمی کند و به قول امام امت که فرمودند: عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید، هر کجا باشید خداوند با شما است، خداوند از رگ گردن به انسان نزدیک تر است. به واجبات اهمیت دهید، جبهه و جنگ را فراموش نکنید...

بخشی از وصیت نامه شهید «حمیدرضا محمودی»:
شهادت: شانزدهم مرداد ۱۳۶۲، در مهران توسط نیرو‌های بعثی
ای خواهران و برادران! از خط امام خارج نشوید، در سایه ولایت‌فقیه باشید و پیرو راه امام باشید. تمام کارهایتان را برای خدا و اسلام انجام دهید؛ مبادا برای چشم‌ و هم‌ چشمی کاری کنید که اجر آن از بین برود. در همه کارها، خدا را در نظر بگیرید...

بخشی از وصیت نامه شهید «اسحاق اسطحی»:
شهادت: دهم تیر ماه ۱۳۶۵، در قلاویزان توسط نیرو‌های بعثی
راه ولایت فقیه در این دوران، همان ادامه راه ولایت علی (ع) در غدیر خم است؛ و جریان‌های انحرافی امروز، دنباله همان انحراف‌هایی هستند که در صدر اسلام بودند ... گروه‌های منحرف هدفشان نابودی خط اسلام است؛ همان خطی که امروز در قالب ولایت فقیه ادامه دارد. شما اجازه ندهید ضربه‌ای به اسلام وارد شود. پیش از آنکه آن‌ها کاری کنند، شما آن‌ها را از صحنه روزگار محو کنید ...

بخشی از وصیت نامه شهید «پیرک جعفری»:
شهادت: یازدهم تیر ماه ۱۳۶۵، در قلاویزان توسط نیرو‌های بعثی
انگیزه‌ای که باعث شد من به جبهه بروم این بود که در راه دین، قرآن و ناموس برای دفاع از کربلای ایران با ضد اسلامیان بجنگم تا اسلام ما و انقلاب ما پیروزمند باشد. راه امام حسین (ع) را که راه اسلام است ادامه دهید. امام را تنها نگذارید و جبهه‌ها را پر کنید ...

 بخشی از وصیت نامه پاسدار شهید نقی خیرآبادی:
شهادت: نهم تیر ۱۳۶۵، در قلاویزان بر اثر اصابت ترکش خمپاره توسط نیروهای بعثی
تمام کسانی که مرا می‌شناسید پشتیبان امام خود باشید و پیرو راه او و گوش بفرمان او، چون ما هر چه داریم از انبیاء و امامان و نایب آنها امام خمینی است برادرها مسئولیت‌مان بسیارسنگین است، مسئولیتی که در قبال اسلام وقرآن داریم، مسئولیتی که در قبال خانواده شهدا، شهدای عزیز، شهدائی که از جان و مالشان گذشتند تا اسلام بماند . برخیزید برادرها، والله این دنیا مزرعه آخرت است و الله در آن دنیا از شما سؤال می‌کنند آن موقع که اسلام به خون نیاز داشت چرا رفتی توی خانه ات نشستی برادرها برخیزید که اسلام به خون نیاز دارد و بسیار خوشحالم که بعد از بیست سال عمر توفیق این را یافتم که در صف سربازان امام زمان قرار بگیرم و بسیار خوشحالم که دریک چنین زمانی هستم که خداوند بهشت را خیلی ارزان به فروش گذاشته است ...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید «احمدرضا آهنگ»:
شهادت: بيست و چهارم تير 1361، در كوشك
از پدر و مادر، امت مسلمان و قهرمان ایران می‌خواهم که تا آنجا که می‌توانند، این «حسین زمان»، این نایب امام زمان (عج) را یاری کنند...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید «علی ابوالحسنی»:
شهادت: ۲۱ تیر ۱۳۶۷ در عملیات زبیدات، مفقودالاثر شد و تا امروز پیکرش بازنگشته است
از همه شما می‌خواهم که راهم را ادامه دهید و نگذارید خون شهدا پایمال شود. به یاد داشته باشید که ما برای حفظ اسلام و انقلاب جنگیدیم، پس این امانت را پاس بدارید...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید «علی خرمی»:
شهادت: هشتم مرداد ۱۳۶۲، در قلاویزان توسط نیرو‌های بعثی
ان‌شاءالله با یاری خداوند و حضرت مهدی (عج)، پوزه همه ابرقدرت‌ها را به خاک خواهیم مالید ...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید «محمد خرمی»:
شهادت: بیستم آبان ۱۳۶۲، در مریوان توسط نیرو‌های بعثی
من به این دلیل راهی جبهه می‌شوم که اسلام از ما خواسته و امامی چون امام حسین (ع) ندا سر داده: «هل من ناصرٍ ینصرنی؟»
و ما فرزندان ایران، پاسخ می‌دهیم: لبیک یا خمینی؛
لبیک تا نابودی کفار و مشرکین
لبیک تا نابودی جهان‌ خواران و استعمارگران
و لبیک تا پیروزی نهایی اسلام ...
ما تا جایی خون خواهیم داد که درخت اسلام آبیاری شود ...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید «علی امیریان جغین»:
شهادت: بیست و دوم بهمن ماه ۱۳۶۴، در اروند کنار
سلام بر پدر عزیزم، که مرا چنین انسانی در جامعه پرورش داد و بیشتر با معارف اسلامی آشنا کرد ...
پدر جان، اگر شهادت روزی‌ام شد، اصلاً ناراحت نباش و برایم گریه نکن؛ چرا که این گریه برای من سودی ندارد و حتی موجب ناراحتی‌ام می‌شود.
اگر به یاد من افتادی، به یاد علی‌اصغرِ شش‌ ماهه بیفت و برای او گریه کن، که ارزشش بسیار بیشتر از من است ...

 

بخشی از وصیت‌نامه شهید «علیرضا آرمات»:
شهادت: سوم مهر ماه ۱۳۶۴، در هورالعظیم
ای خواهران و برادران! ... بزرگ‌ترین مسئولیت شما، پاسداری از خون شهیدان باشد. اگر می‌خواهید نگهبان خون شهیدان باشید، پشتیبان ولایت فقیه باشید، در مسیر امام حرکت کنید و وابسته به هیچ حزب و گروهی نباشید، جز حزب‌الله...

 

بخشی از وصیت‌نامه شهید «اصغر اسکندری»:
شهادت: دهم تیرماه ۱۳۶۵ در جبهه‌های جنگ تحمیلی
در خط امام باشید و او را دعا کنید و برای پیروزی اسلام و مسلمین دعا کنید ... و از منافق بپرهیزید ...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید نادر سرمدی:
شهادت: در ۳۰ تیر ۱۳۶۶ در درگیری با گروهک‌های ضد انقلاب در منطقه کردستان
پشتیبان امام باشید که برای اسلام و ایران زحمات بسیاری کشیده‌اند.
ما جان‌های خود را نثار امام می‌کنیم تا انقلاب مهدی(عج) پایدار بماند ...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید «علی ابوالحسنی»:
شهادت: در 21 تیر ۱۳۶۷ در عملیات زبیدات، مفقودالاثر شد و تا امروز پیکرش بازنگشته است.
از همه شما میخواهم که راهم را ادامه دهید و نگذارید خون شهدا پایمال شود به یاد داشته باشید که ما برای حفظ اسلام و انقلاب جنگیدیم، پس این امانت را پاس بدارید ...
... و بدانید که شهادت پایان راه نیست بلکه آغاز یک زندگی جاویدان است. اگر من نرفته بودم دیگری باید میرفت امروز نوبت من بود و فردا ممکن است نوبت شما باشد! خدایا مرا با شهدای کربلا محشور کن ...

بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید محسن فرامرزی:
خدا را سپاس که به ما ولایت امیرالمومنین علی (علیه السلام) و ائمه اطهار (صلوات الله علیهم) را روزی نمود و ما را از شیعیان قرار داد و در عصر غیبت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) پس از انقلاب حضرت روح الله رهبری وارسته و فرزانه همچون سید علی حسینی الخامنه‌ای (دام البقائه و عزه) را جهت زعامت این امت اعطاء نمود ...



بخشی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم
شهید محمدرضا فخیمی:
اینجانب بنده گناهکار درگاه خداوند از شما امت شهید پرور تقاضا دارم که مطیع محض ولایت حضرت امام خامنه‌ای نه در حرف بلکه در عمل [باشید]، اینگونه نباشید که به خاطر حرف این و آن و عده‌ای منحرف، حرف ولی در روی زمین بماند یا اگر حرف ولی را مخالف با میل شخصی دیدیم به آن عمل نکنیم ...
 

شهید مدافع حرم  شهید عبدالحسین یوسفیان

شهید مدافع حرم شهید محمدرضا یعقوبی کیاسه

شهید مدافع حرم شهید صادق یاری گلدره

شهید مدافع حرم شهید امیر علی هویدی

شهید مدافع حرم شهید حسین همتی حلمسلوئی

شهید مدافع حرم شهید روزبه هلیسایی

شهید علی مراد جهانشاهلو

شهید مراد حسین کیانی

شهید مرتضی قنبری

شهید موسی کوشباغی

شهید مصطفی مظفری

شهید مظفر نجفعلی

شهید مسعود عباسچی

شهید ناصر مزینانی



 

شهید مدافع حرم شهید حسین محرابی:

هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین (ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد ...

شهید مدافع حرم شهید امیر سیاوشی:

برای تشیع جنازه ام خواهش می‌کنم همه با چادر باشند ...

شهید مدافع حرم شهید سجاد طاهرنیا:

از خط ولایت جدا نشوید و چادر، این هدیه حضرت زهرا (ص) را که امانتی دست شما هست را پاسداری کنید...

شهید مدافع حرم شهید داوود نریمیسا

شهید مدافع حرم شهید حمیدرضا اسداللهی:

امروز مربی جامعه مسلمین، ولی‌فقیه است. ما اجازه نداریم هرکس و هر فکری را در جریان تربیتی خود قرار دهیم. باید تربیت ما در نظام ولایی قرار بگیرد تا نتیجه آن سربازی امام زمان (عج) باشد. امروز میزان و فصل‌­الخطاب، بعد از قرآن و عترت ولی‌فقیه است...

رهبر عزیزم! لبیک به فرمان شما همان تکبیر حج است و همان لبیک به رسول خدا (ص) و همان لبیک «یا حسین (ع)» است و این را امام بزرگوار به ما یاد داد؛ چون ولایت‌فقیه همان ولایت رسول‌الله است ...

شهید مدافع حرم شهید علی جمشیدی:

در اوضاع سیاسی کنونی که نائب برحق حضرت ولیعصر(عج) رهبرمان امام خامنه‌ای(مدظله العالی) به تنهایی علم را بردوش گرفته و رجال سیاسی چندان همسو با فرمایشات ایشان عمل نمی‌کنند بایستی بچه‌های مذهبی (هیئتی و مسجدی) خود را فدا کنند...

شهید مدافع حرم شهید محمد آژند:

مدافع حرم اهل بیت علیهم السلام و حریم ولایت فقیه امام خامنه ای (مد ظله) باشید و هرگز از این راه خارج نشوید که سعادت دنیا و آخرت شما در این راه است ...

شهید مدافع حرم شهید مرتضی عطایی
(ابوعلی)

برای فرج امام زمان(عج) بسیار دعا کنید که فرجمان در فرج آقا و مولایمان صاحب الزمان(عج) است...

شهید مدافع حرم شهید حجت الاسلام صالح حسن زاده

شهید مدافع حرم شهید مرتضی کریمی (ابوحنانه):

از تمامی دوستان و آشنایان و خانواده خودم تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش فرا دهند تا گمراه نشوند زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است ...

شهید مدافع حرم شهید محمد تاجبخش

از قرآن و نماز فاصله نگیرید. وصیت من به فرزندانم این است که حجاب زینبی را سرلوحه زندگی خود قرار دهید ...

شهید مدافع حرم شهید محمد پورهنگ

همسر شهید مدافع حرم شهید حجت الاسلام جابر حسین پور (زهیری):

وی در پایان با اشاره به ادامه دادن راه شهید گفت: راه شهدا را می‌توان با حفظ حجاب تن و حفظ حجاب چشم و پیروی از رهبر و حفظ اسلام ادامه داد و اینکه نگذاریم دشمن در بینمان فتنه کند.

وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید مهدی محمدی مفرد:

«مسیر انتخاب شده شاید کمی ناهموار باشد برای بعضی از انسان‌های عافیت‌طلب غیرقابل توجیه باشد اما گاهی انسان‌ها باید بروند تا مسیر حق طلبی زنده بماند و اگر نباشد تداوم این مسیر شاید صدای حق دیر گاهی بود که خاموش شده بود و این ندا که از ابتدای خلقت در جهان توسط پیامبران و امامان همیشه به شیوه‌های مختلف و با یک هدف بلند بوده است امروز توسط نایب برحق امام زمان(عج) برای ما اعلام و وظیفه ماست که به هرصورت ممکن این ندا را لبیک و فراتر نموده تا گوش جهانخواران و عافیت طلب‌های بی‌درد که ان‌شاءالله وصل به قیام حضرت مهدی(عج) خواهد شد. بی‌شک ما نه جنگ طلب هستیم و نه به دور ازجامعه ولی گوش به فرمان ولی تا پای جان ایستادگی خواهیم کرد و باشد تا آرزوی شهادت ما محقق گردد...»

شهید مدافع حرم شهید حسین بادپا

شهید مدافع حرم شهید حسین معز غلامی:

(سید مجتبی فاطمی)

در بدترین شرایط اجتماعی, اقتصادی و .... پیرو ولی فقیه باشید و هیچگاه این سید مظلوم حضرت آقا سید علی آقا را تنها نگذارید.

امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون شهدا پایمال شود...

شهید مدافع حرم شهید حبیب جنت مکان
(ابوالمکارم)

و مِن المؤمنین رجالً الصدَقوا ما عاهدَ الله ُ علیه و مِنهمُ مَن قضی نحبه و منهم من ینتظر

و اشهدانَّ لا اله الا الله و اشهد انَّ محمد رسول الله صل الله و علیه و سلم و اشهدُانَّ امیرالمؤمنین علی ولی الله

و اما بعد در زمانی که دنیا پر از آشوب شده و به چشم خودمان می بینیم که این از خدا بی خبران به نام اسلام چه جنایت هایی که نمی کنند و بر خود واجب دیدم که به دفاع از دین اسلام و دفاع از حقانیت شیعه بلند شوم و به دفاع از اسلام بپردازم وصیت می کنم به تمام دوستان که از این راه سرپیچی نکنند که این راه حقی است و دفاع از شیعه و اسلام واجب است...

شهید مدافع حرم شهید حسینعلی پور ابراهیمی
 

شهید مدافع حرم شهید شهید سجاد زبرجدی:
(سردار غریب)

سلام علیکم و رحمه الله

خداوند منان، تمام مخلوقات خود را در اختیار اشرف مخلوقات قرار داد تا اشرف مخلوقات حق را از باطل تشخیص دهد و سپس حق را انتخاب نموده و دائم به یاد و رضای خداوند مشغول باشد تا از حق منحرف نشود. اگر این بنده اشتباه کند تمام محیط اطراف به او تذکر می دهند، اگر گوش و چشم او نمرده باشد اثبات این جمله بسیار ساده است!

شما چهل روز دایم الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد. نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید که چگونه درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد. سوره واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند.انسان اگر می خواهد به جایی برسد، با نماز شب می رسد.

برادران و خواهران من، اگر ما در راه امام زمان (عج) نباشیم بهتر است هلاک شویم و اگر در راه امام زمانمان استوار بمانیم بهتر است آرزوی شهادت کنیم، زیرا شهادت زندگی ابدی است.

برادران و خواهران من، امام زمان (عج) غریب است. نباید آقا را فراموش کنیم، زیرا آقا هیچ وقت ما را فراموش نمی کند و مدام در رحمت دعای خیرش هستیم.

از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه دعای فرج فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید زیرا امام منتظر دعای خیر شما است. هر گناه ما، مانند سیلی است برای حجت ابن الحسن (ارواحنا فداه)

سه چیز را هر روز تلاوت کنید
1- زیارت عاشورا
2- نافله
3- زیارت جامعه کبیره

اگر درد دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم، به لطف خداوند حاضر هستم. من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شهید شود.

خداوند سریع الاجابه است، پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید. همه ما همدیگر را در آخرت زیارت می کنیم. یکی با روی ماه و یکی با روی سیاه، انشالله همه با روی ماه باشیم. و سلام را به امام زمان (عج) بفرستید تا رستگار شوید.

خواندن فاتحه و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکنید و از من راضی باشید. همه شما را به جان حضرت زهرا (س) قسم می دهم که من را فراموش نکنید و یادم کنید من هم حتما شما را یاد می کنم. نگذارید شیطان باعث جدایی ما بشود.
السلام علیکم

شهید مدافع حرم شهید سجاد عفتی (ابراهیم)

فرزند عزیزم را به درس خواندن، تقوای الهی، نماز و حجاب توصیه می‌کنم ...

رهبر عزیزم را که راه امام عصر(عج) را ادامه می‌دهد، فراموش نکنید و یاریش نمایید.

شهید مدافع حرم مجید قربانخانی:

بعد از مرگم خوشحال باشید و گریه بر مصیبت اباعبدالله کنید نه بر پیکر بی‌جان من، خوشحال باشید که در راه اسلام و شیعیان به شهادت رسیدم. صحبتم با حضرت امام خامنه‌ای، آقاجان گر صدبار دگر متولد شوم برای اسلام و مسلمین جان می‌دهم ...

شهید مدافع حرم شهید رضا رستمی‌ مقدم (مدهنی)

با عرض پوزش تقاضایی که از رزمندگان، جانبازان و خانواده‌های معظم شهیدان در طول انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و هم اکنون در حال ایثارگری و جانبازی برای اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی متحمل می‌شوید حتی اگر برایتان مشکل بوجود آمده یا می‌آید از عملکرد خوب و خالصانه خود پیشمان نگردید.

انقلابی بودن خوب است اما انقلابی ماندن مهم‌تر و موجب عاقبت بخیری می‌شود.

با تقدیم احترام سرباز کوچک آقای خامنه‌ای، رضا رستمی مقدم

شهید مدافع حرم شهید سعید سیاح طاهری

شهید مدافع حرم شهید سید محمدجواد حسن‌زاده

 

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , حجاب , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , شهدای انقلاب اسلامی , ماه صفر , اربعین حسینی علیه السلام , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر صفحۀ ۵۰ قرآن کریم , سورۀ آل عمران , بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ , تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۱۶۴ , تفسیر سوره مبارکه انعام , تفسیر سوره انعام , سوره انعام , سوره مبارکه انعام , ذلیلانه , مرگ با عزّت، بهتر از زندگی ذلیلانه است , امام حسین (علیه السلام) , فلسطین , بیداری دائمی در مقابل دشمن , لحظه‌شناسی , کوفه و توابین , یهود , حسن و حسین , حضرت محمد (ص) , سوریه , عمرو بن قُرظة انصارى , شهدای کربلا , شهید خضر عصام فنیش , حجاب , پوشش , شهید مدافع حرم , شهید میثم نجفی , شهید محمد مهدی فریدونی , شهید سید روح الله کاظمی شیخ شبانی , شهید «حمیدرضا محمودی» , شهید «اسحاق اسطحی» , شهید «پیرک جعفری» , شهید نقی خیرآبادی , شهید «احمدرضا آهنگ» , شهید «علی ابوالحسنی» , یا زهرا سلان الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

تفسیر صفحۀ ۲۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۵ - تفسیر نور:

«وَ قالُوا کُونُوا هُوداً أَوْ نَصاری‏ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ» (اهل کتاب) گفتند: یهودی یا مسیحی شوید تا هدایت یابید. بگو: (چنین نیست،) بلکه (پیروی از) آیین حق‌گرای ابراهیم (مایۀ هدایت است، زیرا) او از مشرکان نبود.
نکته‌‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۵:

کلمۀ «یهود» از «هود» به‌معنای بازگشت به خدا، گرفته شده است.
لقب یهود و کلمۀ نصاری از کدام آیه از قرآن اقتباس شده است؟

در مجمع‌البحرین از امام صادق علیه‌السّلام نقل‌شده‌است که

لقب یهود از آیۀ ۱۵۶ سورۀ اعراف اقتباس شده است، آنجا که بنی‌اسرائیل به خدا گفتند: «إِنَّا هُدْنا إِلَیْکَ».

کلمۀ نصاری نیز از کلام حضرت عیسی علیه‌السّلام گرفته شده است آنجا که فرمود: «مَنْ أَنْصارِی إِلَی اللَّهِ».

امّا کلمه «حَنِیفاً» از «حنف» به‌معنای در راه مستقیم آمدن است؛ همان‌گونه که «جنف» به‌معنای در راه کج قرار گرفتن آمده است.

در آیۀ ۱۱۳ خواندیم که یهودیان، نصاری را قبول نداشتند و نصاری نیز یهودیان را پوچ می‌دانستند و هر یک خیال می‌کرد که تنها خودش بر هدایت می‌‏باشد.

درحالی‌که هر دو گروه دچار شک گردیده و از راه مستقیم منحرف شده‌اند و راه حق، راه ابراهیم علیه‌السّلام است که هرگز دچار شک نگردید.

امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: دین حنیف و حق‌گرا، همان گرایش به حق و اسلام است. «تفسیر برهان»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۵:

۱. انحصارطلبی بی‏‌جا، ممنوع است. یهود و نصاری بدون داشتن دلیل، هر کدام هدایت را تنها در آیین خود می‌دانند. «کُونُوا هُوداً أَوْ نَصاری‏ تَهْتَدُوا»

۲. نام و عنوان مهم نیست؛ ایمان و عمل اهمیّت دارد. یهودی یا نصرانی یک لقب بیش نیست؛ آنچه ارزشمند است، توحید و یکتاپرستی است. «بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً»

۳. به تبلیغات سوء دیگران پاسخ دهید. «قالُوا» «قُلْ»

۴. ابراهیم علیه‌السّلام هیچگاه از مشرکان نبوده است؛ در‌حالی‌که یهود و نصاری گرفتار شرک شده‌اند. «وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ»
تفسیر صفحۀ ۲۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۶ - تفسیر نور:

«قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلی‏ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِیَ مُوسی‏ وَ عِیسی‏ وَ ما أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» (ای مسلمانان!) بگویید: ما به خدا ایمان آورده‌ایم و به آنچه بر ما نازل شده و آنچه به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (که پیامبرانی از نوادگان یعقوب هستند)

و آنچه به موسی و عیسی و پیامبران دیگر از طرف پروردگارشان نازل شده است، (ایمان آورده‌‏ایم و) ما بین هیچ‌یک از آنها جدایی قائل نیستیم (و میان آنان فرق نمی‌گذاریم و) در برابر خداوند تسلیم هستیم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۶:

این آیه به مسلمانان دستور می‌دهد که به مخالفان خود بگویند: ما به خدا و همه پیامبران بر حق و آنچه از جانب خدا نازل شده است ایمان داریم و خودمحوری‏‌ها و یا تعصّبات نژادی، باعث نمی‌شود که ما برخی از آنها را بپذیریم و بعضی دیگر را نفی کنیم.

ما به همۀ انبیای الهی، چه آنهایی که قبل از ابراهیم علیه‌السّلام آمده‌‌اند، همانند آدم، شیث، نوح، هود، صالح و چه آنهایی که بعد از ابراهیم بودند همانند سلیمان، یحیی و زکریا، ایمان داریم و هر پیامبری که دلیل روشن و معجزه داشته باشد، به حکم عقل او را می‌پذیریم.

«الْأَسْباطِ» جمع «السّبط» به‌معنای نواده است و مراد از آن دوازده تیره و قبیله بنی‌اسرائیل می‌‏باشد که از دوازده فرزند یعقوب به وجود آمده و در میان آنان پیامبرانی وجود داشته است.

جملۀ «وَ ما أُوتِیَ مُوسی‏ وَ عِیسی‏» یعنی هر چه به آن دو پیامبر نازل شده قبول داریم، نه هر آنچه نزد شماست و لذا نفرمود: «و ما اوتیتم».

بنابراین اگر در برابر دعوت شما که می‌گویید: «کُونُوا هُوداً أَوْ نَصاری‏» و راه نجات را در مسیحی یا یهودی بودن می‌‏دانید، می‌‏ایستیم به دلیل وجود انحراف و خرافاتی است که در دین خدا ایجاد کرده‏ اید وگرنه ما تورات و انجیل واقعی را که در آنها بشارت ظهور و بعثت پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله آمده است، قبول داریم.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۶:

۱. ایمان به همۀ انبیاء و کتاب‏‌های آسمانی لازم است. «آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ» کفر به بعضی از انبیا، کفر به همۀ آنهاست. مسلمان واقعی کسی است که به تمام انبیای الهی، ایمان داشته باشد.

۲. ما به آنچه بر موسی و عیسی علیهما‌السّلام نازل شده ایمان داریم، نه آنچه امروز به نام تورات و انجیل وجود دارد. «وَ ما أُوتِیَ مُوسی‏ وَ عِیسی‏»

۳. تسلیم عملی، در کنار ایمان قلبی لازم است. «آمَنَّا بِاللَّهِ» «نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۷ - تفسیر نور:

«فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِی شِقاقٍ فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» اگر آنها (نیز) به‌مانند آنچه شما بدان ایمان آورده‌‌اید، ایمان بیاورند، همانا هدایت یافته‌‏اند، و اگر سرپیچی نمایند، پس جز این نیست که آنها (با حق) در ستیزند و خداوند شرّ آنان را از تو دفع می‌‏کند و او شنوندۀ داناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۷:

اگر اهل کتاب، یهود و نصاری، به‌جای سرسختی و خودمحوری و تکیه بر مسائل نژادی و قبیله‌‏ای، همانند شما مسلمانان به تمام انبیاء و کتب آسمانی ایمان بیاورند و تعصّبات نابه‌جا را کنار بگذارند، حتماً هدایت می‌یابند.

ولی اگر همچون گذشته، تنها خود را بر حق بدانند و دیگران را منحرف بشمارند، آنان در ستیز با حق و جدایی از حق خواهند بود.

البتّه شما مسلمانان به راه خود دلگرم باشید و از تحقیرها و توطئه‌های آنان نترسید. چون خداوند شرّ آنان را از شما دفع و شما را در برابر آنان حمایت و کفایت می‌‏کند، زیرا که او شنوای داناست.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۷:

۱. مسلمانان، الگوی هدایت‌یافتگان واقعی هستند. «بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ» زیرا به تمام انبیاء و کتاب‌های آسمانی، ایمان و اعتقاد دارند.

۲. خداوند، حمایت و کفایت خود را از مسلمانان اعلام نموده است. «فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللَّهُ»

۳. ایمان نیاوردن یهود و نصارا از روی عناد، لجاجت و ستیزه‌جویی است؛ نه منطق و استدلال. «وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِی شِقاقٍ»

امام صادق علیه‌السّلام شقاق و ستیزه‏‌جویی را کفر می‌داند. (تفسیر مجمع‌البیان و راهنما)
تفسیر صفحۀ ۲۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۸ - تفسیر نور:

«صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ» (این است) رنگ‌‏آمیزی الهی و کیست بهتر از خدا در نگارگری؟ و ما تنها او را عبادت می‏‌کنیم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۸:

انسان در زندگی خویش باید رنگی را بپذیرد، امّا درمیان همۀ رنگ‌ها، رنگ خدایی بهتر است.

ناگفته پیداست که تا رنگ نژاد و قبیله و هوس‌ها را کنار نگذاریم، رنگ وحدت و برادری و تسلیم امر خدا بودن را نخواهیم گرفت. همۀ رنگ‌‌ها به مرور زمان کم‌رنگ و بی‌‏رنگ می‌‏شود.

امّا رنگِ خدایی همیشگی و پایدار است. «کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ» «قصص، ۸۸» و چه‌رنگی بهتر از رنگ خدا که او را عبادت و بندگی می‌ک‏نیم.

بگذریم که یهود، کودکان خود را با آبی مخصوص شستشو داده و به این وسیله به او رنگ مذهبی می‌دهند.

بهترین رنگ آن است که صفا و بقا داشته و چشمِ اولیای خدا را به خود جلب کند. همرنگ با فطرت و منطق بوده، مشتری آن خدا، و بهای آن بهشت باشد.

همۀ رنگ‏‌ها پاک می‌شوند، قبیله، نژاد و نسب، دیر یا زود از بین می‌‏روند، ولی آنچه ابدی و باقی است همان رنگ و صبغۀ الهی یعنی اخلاص و ایمان است.

در حدیث آمده است: شخصی در دیوار خانۀ خود سوراخی ایجاد می‏کرد، امام صادق علیه‌السّلام پرسید: چرا این کار را انجام می‏‌دهی؟! جواب داد: تا دود اجاق منزل بیرون رود. امام فرمود: می‏‌توانی این منظور را داشته باشی که روزنۀ ورود روشنایی قرار دهی تا اوقات نماز را بشناسی. یعنی اگر بناست در دیوار روزنه‌‏ای ایجاد شود، چرا تنها برای بیرون کردن دود باشد؟ چرا برای ورود نور نباشد؟ «آیة‌اللَّه جوادی، تفسیر موضوعی، ج ۵، ص۱۳۲» بله می‌‏توان به هر کاری، رنگ خدایی داد.

راه خدا یکی است. اگر رنگ خدایی نباشد، رنگ‌‏های دیگر، انسان را گیج و متحیّر می‏‌کند. و همرنگ شدن با جماعتی که اکثر آنها دچار انحراف هستند، خود مایۀ رسوایی و خواری در قیامت است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۸:

۱. ایمان به خدا، پیامبران، کتاب‌های آسمانی و تسلیم خدا بودن، صبغه و رنگ خدایی است. در آیات قبل فرمود:«قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ»، در این آیه می‌فرماید: «صِبْغَةَ اللَّهِ»

۲. برترین و زیباترین رنگ‌‏ها، صبغه و رنگ الهی است. «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»

۳. باید تنها بندۀ خدا بود، نه بندۀ دیگران. «وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۹ - تفسیر نور:

«قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِی اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّکُمْ وَ لَنا أَعْمالُنا وَ لَکُمْ أَعْمالُکُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ» (ای پیامبر! به اهل کتاب) بگو: آیا دربارۀ خداوند با ما مجادله می‌کنید، درحالی‌که او پروردگار ما و شماست و اعمال ما برای ما و اعمال شما از آنِ شماست و ما برای او خالصانه عبادت می‌کنیم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۹:

این آیه، هشدار به اهل کتاب است که از ادّعاهای بی‌دلیل دست بردارند. آنها می‌گفتند: ما به خدا نزدیکتر و یا فرزندان او و یا محبوبان او هستیم.

بنی‌اسرائیل گمان می‌کردند که باید همۀ انبیاء از نژاد آنان باشند و به خاطر قدیمی بودن دین آنان و کتاب تورات، خودشان را برتر می‌دانستند و لطف الهی را فقط مخصوص خودشان دانسته و با این گمان با مسلمانان محاجّه و گفت‌وگو می‌کردند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۹:

۱. صاحب‌اختیار همۀ انسان‏ ها، خداست. او به همه لطف دارد و می‌تواند هر کس را از هر نژادی که باشد، مورد عنایت خاصّ خود قرار دهد. «هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّکُمْ»

۲. سعادت هر کس در گرو اعمال اوست. ادّعا و شعار کارساز نیست. «لَنا أَعْمالُنا وَ لَکُمْ أَعْمالُکُمْ»

۳. ملاک قرب به خداوند، عبادت خالصانه و منزّه دانستن او از شریک است. «نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۰ - تفسیر نور:

«أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ کانُوا هُوداً أَوْ نَصاری‏ قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا نصرانی بودند؟ بگو: شما بهتر می‌‏دانید یا خدا؟ (چرا حقیقت را کتمان می‌کنید؟) و چه‌کسی ستمکارتر است از آن کس که گواهی و شهادت الهی را (دربارۀ پیامبران) که نزد اوست، کتمان کند و خدا از اعمال شما غافل نیست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۰:

این آیه، خطابی دیگر به اهل کتاب است، که شما آن‌قدر به یهودی یا نصرانی بودن خود مباهات می‏‌کنید که حتّی حاضر هستید بزرگترین افتراها را به بهترین اولیای خدا نسبت دهید؟!

آیا می‏‌گویید: ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران دیگر از نسل یعقوب «اسباط»، با آنکه قبل از نزول تورات و انجیل بوده‌اند، یهودی و نصرانی هستند؟

آیا این ستمگری نیست که واقعیّتی را که بدان واقف هستید بپوشانید و این حقیقت روشن تاریخی را بر عامّۀ مردم کتمان کنید و چنین وانمود کنید که همۀ پیامبران، تابع یهودیّت یا نصرانیّت بوده‌‏اند؟ ولی بدانید که خداوند از آنچه شما انجام می‌دهید غافل نیست.
پیام‌های سوۀ بقره - آیۀ ۱۴۰:

۱. گاهی تعصّب به‌جایی می‌‏رسد که شخص حاضر می‌‏شود واقعیّت‌های روشن تاریخی را تحریف و یا انکار کند. «أَمْ تَقُولُونَ»

۲. بزرگترین ظلم‌ها، ظلم فرهنگی و کتمانِ حقایق است. «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ»

۳. علم خداوند به کتمان و ظلم‌ها، باید برای ما هشدار باشد. «وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۱ - تفسیر نور:

«تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ» (به‌هرحال) آن امّت بگذشت، آنچه آنان به دست آوردند برای خودشان است و آنچه شما به دست آوردید برای خودتان است و شما از آنچه آنان کرده‌اند، سؤال نخواهید شد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۱:

۱. در کسب خوشبختی، تکیه به گذشتگان و تاریخ پدران، چاره‌ساز نیست. «لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ماکَسَبْتُمْ»

گیرم پدر تو بود فاضل --------- از فضل پدر، تو را چه حاصل‏

۲. هر امّتی، تنها مسئول عمل خویش است. «لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۱۱-۲۱۷.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه سوره انعام آیه ۷۴

و اذ قال إبراهيم لابيه ءازر اء تتخذ اءصناما ءالهة إنى اراك و قومك فى ضلال مبين(۷۴)

ترجمه :
۷۴ - (به خاطر بياوريد) هنگامى كه ابراهيم به مربيش (عمويش ) آزر گفت آيا بتها را خدايان خود انتخاب مى كنى ، من تو و جمعيتت را در گمراهى آشكار مى بينم !.

تفسیر
از آنجا كه اين سوره جنبه مبارزه با شرك و بت پرستى دارد و روى سخن بيشتر در آن از بت پرستان است و براى بيدار ساختن آنها از طرق مختلف استفاده شده ، در اينجا به گوشه اى از سرگذشت ابراهيم قهرمان بت شكن اشاره كرده و منطق نيرومند او را در كوبيدن بتها ضمن چند آيه به خاطر آورده است .
قابل توجه اينكه قرآن در بسيارى از بحثهاى توحيدى و مبارزه با بت روى اين سرگذشت تكيه مى كند، زيرا ابراهيم مورد احترام تمام اقوام مخصوصا مشركان عرب بود.
نخست مى گويد: ابراهيم پدر (عموى ) خود را مورد سرزنش قرار داد و به آنها چنين گفت : (آيا اين بتهاى بى ارزش و موجودات بيجان را خدايان خود انتخاب كرده ايد)؟! (و اذ قال ابراهيم لابيه آزر اتتخذ اصناما الهه ).
(بدون شك من ، تو و جمعيت پيروان و هم مسلكان ترا در گمراهى آشكارى مى بينم ) چه گمراهى از اين آشكارتر كه انسان مخلوق خود را معبود خود قرار دهد، و موجود بيجان و بى شعورى را پناهگاه خود بپندارد و حل مشكلات خود را از آنها بخواهد (انى اراك و قومك فى ضلال مبين ).
آيا آزر پدر ابراهيم بود؟
كلمه (اب ) در لغت عرب غالبا بر پدر اطلاق مى شود و چنانكه خواهيم ديد گاهى بر جد مادرى و عمو و همچنين مربى و معلم و كسانى كه براى تربیت انسان به نوعى زحمت كشيده اند نيز گفته شده است ، ولى شك نيست كه به هنگام اطلاق اين كلمه اگر قرينه اى در كار نباشد قبل از هر چيز (پدر) بنظر مى آيد.
اكنون اين سؤ ال پيش مى آيد كه آيا براستى آيه بالا مى گويد: آن مرد بت پرست (آزر) پدر ابراهيم بوده است ؟ و آيا يك فرد بت پرست و بت ساز مى تواند پدر يك پيامبر اولوا العزم بوده باشد؟ و آيا وراثت در روحيات انسان اثر نامطلوبى در فرزند نخواهد گذارد؟
جمعى از مفسران سنى به سؤ ال اول پاسـخ مثبت گفته و آزر را پدر واقعى ابراهيم مى دانند، در حالى كه تمام مفسران و دانشمندان شيعه معتقدند آذر پدر ابراهيم نبود، بعضى او را پدر مادر و بسيارى او را عموى ابراهيم دانسته اند.
قرائنى كه نظر دانشمندان شيعه را تاييد مى كند چند چيز است :
1 - در هيچ يك از منابع تاريخى اسم پدر ابراهيم ، (آزر) شمرده نشده است ، بلكه همه (تارخ ) نوشته اند، در كتب عهدين نيز همين نام آمده است ، جالب اينكه افرادى كه اصرار دارند پدر ابراهيم آزر بوده در اينجا به توجيهاتى دست زده اند كه بهيچ وجه قابل قبول نيست از جمله اينكه اسم پدر ابراهيم تارخ ، و لقبش آزر بوده ! در حالى كه اين لقب نيز در منابع تاريخى ذكر نشده است .
و يا اينكه آزر بتى بوده كه پدر ابراهيم او را پرستش مى كرده است در حالى كه اين احتمال با ظاهر آيه فوق كه مى گويد پدرش آزر بود بهيچ وجه سازگار نيست ، مگر اينكه جمله يا كلمه اى در تقدير بگيريم كه آن هم بر خلاف ظاهر است .
2 - قرآن مجيد مى گويد: مسلمانان حق ندارند براى مشركان استغفار كنند اگر چه بستگان و نزديكان آنها بوده باشند، سپس براى اينكه كسى استغفار ابراهيم را درباره آزر دستاويز قرار ندهد چنين مى گويد: و ما كان استغفار ابراهيم لابيه الا عن موعدة وعدها اياه فلما تبين له انه عدو لله تبرء منه (سوره توبه آيه 114): استغفار ابراهيم براى پدرش (آزر) فقط به خاطر وعده اى بود كه به او داده بود (آنجا كه گفت ساستغفر لك ربى - مريم آيه 47 يعنى : (بزودى براى تو استغفار خواهم كرد) به اميد اينكه با اين وعده دلگرم شود و از بت پرستى برگردد) اما هنگامى كه او را در راه بت پرستى مصمم و لجوج ديد دست از استغفار درباره او برداشت .
از اين آيه به خوبى استفاده مى شود كه ابراهيم بعد از ماءيوس شدن از آزر ديگر هيچ گاه براى او طلب آمرزش نكرد و شايسته هم نبود چنين كند، و تمام قرائن نشان مى دهد اين جريان در دوران جوانى ابراهيم و زمانى بود كه در شهر بابل مى زيست و با بت پرستان مبارزه داشت .
ولى آيات ديگر قرآن نشان مى دهد كه ابراهيم در اواخر عمر خود و پس از پايان بناى كعبه براى پدرش از خداوند طلب آمرزش كرد (البته در اين آيات چنانكه خواهد آمد از پدر تعبير به (اب ) نشده بلكه تعبير به والد كه صريحا مفهوم پدر را مى رساند، شده است ).
آنجا كه مى فرمايد: الحمد لله الذى وهب لى على الكبر اسماعيل و اسحاق ان ربى لسميع الدعاء... ربنا اغفر لى و لوالدى و للمؤ منين يوم يقوم الحساب حمد و سپاس براى خدائى است كه در پيرى به من اسماعيل و اسحاق را بخشيده پروردگار من دعا را اجابت مى كند، پروردگارا! من و پدر و مادرم و مؤ منين را در روز رستاخيز بيامرز.

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

امام خامنه ای: امام حسین (علیه السلام) از کودکی محبوب پیامبر بود؛ هروقت که دل امام حسین برای پیامبر تنگ‌ میشد به حضرت علی اکبر نگاه میکرد.

اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین

https://farsi.khamenei.ir/photo-index?year=1381

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

مهمترین کارِ زن، سرِپا نگهداشتن زندگی
برخی فکر میکنند اگر زنی مثلاً کارش عبارت شد از همان کارِ خانه، این اهانت به زن است؛ نه! هیچ اهانتی نیست. بلکه مهمترین کار برای زن این است که زندگی را سرِپا نگه دارد.
بیانات رهبر انقلاب در مراسم خطبه عقد زوج های جوان؛ ۸۱/۳/۸

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

إنّي لَغَيُورٌ ، و اللّه ُ عَزَّ و جلَّ أغيَرُ مِنّي ، و إنَّ اللّه َ تعالى يُحِبُّ مِن عِبادِهِ الغَيورَ .
من غيرتمندم و خداى عزّ و جلّ از من غيرتمندتر است و خداوند متعال بندگان غيرتمند خود را دوست مى دارد.

( كنز العمّال : ۷۰۷۶ )

شهید حمید رضا الداغی

شهید مدافع حرم شهید محمد هادی ذوالفقاری

 وصیت نامه شهید محمد هادی ذوالفقاری

بسمه تعالی

اینجانب محمدهادی ذوالفقاری وصیت می کنم

که من را در ایران دفن نکنند.

اگر شد، ببرند امام رضا (ع) طواف بدهند و برگردانند و در نجف و سامرا و کربلا و کاظمین طواف بدهند و در وادی السلام دفن کنند.

دوست دارم نزدیک امام (ع) باشم و همه ی مستحبات انجام شود. در داخل و دور قبر من سیاهی بزنند و دستمال گریه مشکی و ... مثل تربت بگذارند.

داخل قبر من مثل حسینیه شود و اگر شد جایی که سرم می خورد به سنگ لحد، یک اسم حضرت زهرا (س) بگذارند که اگر سرم خورد به آن سنگ، آخ نگویم و بگویم یا زهرا (س)، بالای سر من روضه و سینه زنی بگیرند و موقع دفن من، پرچم بالای قبرم قرار بگیرد و در زیر پرچم من را دفن کنید. زیاد یا حسین (ع) بگویید و برای من مجلس عزا نگیرید، چون من به چیزی که می خواستم رسیدم.

برای امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) مجلس بگیرید و گریه کنید. من را رو به قبله صحیح دفن کنید ... روی سنگ قبرم اسم من را نزنید و بنویسید که اینجا قبر یک آدم گناهکار است یعنی؛ العبد الحقیر المذنب و یا مثل این. پیراهن مشکی هم بگذارید داخل قبر.

توصیه به مردم ایران
وصیتم به مردم ایران و در بعضی از قسمت ها برای مردم عراق این است که من الان حدود سه سال است که خارج از کشورم زندگی می کنم، مشکلات خارج کشور بیشتر از داخل کشور است، قدر کشورمان را بدانند و پست سر ولی فقیه باشند. با بصیرت باشند؛ چون همین ولی فقیه است که باعث شده ایران از مشکلات بیرون بیاید.

توصیه به خانم ها
از خواهران می خواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا (س) رعایت کنند، نه مثل حجاب های امروز، چون این حجاب ها بوی حضرت زهرا (س) نمی دهد.

توصیه به آقایون
از برادرانم می خواهم که غیر حرف آقا حرف کس دیگری را گوش ندهند. جهان در حال تحول است، دنیا دیگر طبیعی نیست، الان دو جهاد در پیش داریم، اول جهاد نفس که واجب تر است؛ زیرا همه چیز لحظه آخر معلوم می شود که اهل جهنم هستیم یا بهشت.

حتی در جهاد با دشمن ها احتمال می رود که طرف کشته شود ولی شهید به حساب نیاید، چون برای هوای نفس رفته جبهه و اگر برای هوای نفس رفته باشد یعنی برای شیطان رفته و در این حال چه فرقی است بین ما و دشمن! آنها اهل شیطان هستند و ما هم شیطانی.

دین خودتان را حفظ کنید، چون اگر امام زمان (عج) بیاید احتمال دارد رو به روی امام باشیم و با امام مخالفت کنیم. امام زمان را تنها نگذارید.

من که عمرم رفت و وقت را از دست دادم. تا به خودم آمدم دیدم که خیلی گناه کردم و پل های پشت سرم را شکسته ام و راه برگشت ندارم.

بچه های ایران و عراق، من دیر فهمیدم و خیلی گناه و کارهای بیهوده انجام دادم و یکی از دلایلی که آمدم نجف به خاطر همین بود که پیشرفت کنم.

نجف شهری است که مثل تصفیه کُن است که گناه ها را به سرعت از آدم می گیرد و جای گناهان ثواب می دهد. این مولای ما خیلی مهربان است.

هم چنین می خواهم که مردم عراق از ناموس و وطن خودشان و مخصوصاً حرم ها دفاع کنند و اجازه به این ظالمان ندهند و مردم عراق مخصوصاً طلّاب نجف در این جهاد شرکت کنند، چون دیدم که مدافع هست لکن کم است، باید زیاد شود.

و مطمئنم که این ها (دشمنان) کم هستند و فقط با یک هجوم با اسم حضرت زهرا (س) می شود کار این مفسدها را تمام کرد و منتظر ظهور شویم. بهتر است که دست به دست همدیگر دهید و این غده سرطانی را از بین ببرید.

برای من خیلی دعا کنید؛ چون خیلی گناه کارم و از همه حلالیت بگیرید.

توصیه به طلاب
وصیت من به طلاب این است که اگر برای رضای خدا درس می خوانند و هدف دارند، بخوانند. اگر اینطور نیست نخوانند. چون می شود کار شیطانی. بعد شهریه امام را هم می گیرند؛ دیگر حرام در حرام می شود و مسئولیت دارد.

اگر می توانند درس بخوانند و ادامه بدهند، البته همه اش درس نیست، عبودیت هم هست باید مقداری از وقت خود را صرف عبادت کنند؛ چون طلبه های با تقوا کم داریم اول تزکیه ی نفس بعد درس.

ای داد از عَلَم شیطانی. دنیا رنگ گناه دارد، دیگر نمی توانم زنده بمانم. انشاءالله امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) و امام رضا (ع) در قبر می آیند... .

والسلام

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , حجاب , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه بقره , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , ,
:: برچسب‌ها: سوره بقره , تفسیر صفحۀ ۲۱ قرآن کریم , سوره انعام , تفسیر , تفسیر قرآن کریم , امام حسین (علیه السلام) , حضرت علی اکبر , خانه داری , زندگی , پيامبر خدا صلى الله عليه و آله , شهید غیرت , غیرت , سبزوار , امر به معروف و نهی از منکر , شهید حمید رضا الداغی , غيرتمند , خداوند متعال , شهید محمد هادی ذوالفقاری , شهدای مدافع حرم , شهید مدافع حرم , حجاب , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 79 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 786
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 4127
:: باردید دیروز : 375
:: بازدید هفته : 4502
:: بازدید ماه : 13731
:: بازدید سال : 275138
:: بازدید کلی : 275138

RSS

Powered By
loxblog.Com